- دیدگاه: 0
- اختلالات
سایکوپاتی یا روانآزاری (Psychopathy) به مجموعهای از ویژگیهای شخصیتی و رفتاری اشاره دارد که در برخی از افراد دیده میشود و شامل بیاحساسی، عدم همدلی، رفتارهای ضداجتماعی و تمایل به کنترل و دستکاری دیگران است. اصطلاح سایکوپات اغلب برای توصیف افرادی استفاده میشود که بدون احساس گناه یا پشیمانی به دیگران آسیب میرسانند. سایکوپاتی یک تشخیص روانپزشکی رسمی نیست، اما بسیاری از ویژگیهای آن با اختلال شخصیت ضداجتماعی (ASPD) همپوشانی دارند.
ویژگیهای شخصیتی سایکوپاتها
سایکوپاتها معمولاً ویژگیهای زیر را دارند:
- بیاحساسی و عدم همدلی: توانایی همدردی یا درک احساسات دیگران را ندارند و نسبت به درد و رنج دیگران بیتفاوتاند.
- عدم احساس گناه یا پشیمانی: حتی در صورتی که به دیگران آسیب برسانند، احساس ندامت نمیکنند.
- تمایل به دستکاری و فریبکاری: افراد سایکوپات معمولاً از دیگران سوءاستفاده میکنند و از فریبکاری برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند.
- خونسردی و آرامش ظاهری: حتی در شرایط بحرانی و خطرناک، خونسرد و بیاحساس به نظر میرسند.
- خودبزرگبینی: خود را برتر از دیگران میدانند و تمایل دارند اطرافیان نیز این دیدگاه را تأیید کنند.
- رفتارهای تکانشی و پرخطر: بسیاری از سایکوپاتها رفتارهای پرخطر انجام میدهند و بدون در نظر گرفتن عواقب، برای لذتجویی فوری عمل میکنند.
تفاوت بین سایکوپات و اختلال شخصیت ضداجتماعی (ASPD)
در حالی که بسیاری از ویژگیهای سایکوپاتها با اختلال شخصیت ضداجتماعی همپوشانی دارد، اما هر سایکوپاتی لزوماً دچار ASPD نیست. تفاوتهای کلیدی این دو عبارتند از:
- سایکوپاتها معمولاً زیرکتر و حسابشدهتر عمل میکنند و میتوانند در جامعه موفق ظاهر شوند؛ در حالی که افراد مبتلا به ASPD ممکن است رفتارهای تکانشی بیشتری داشته باشند و بیشتر درگیر مشکلات قانونی شوند.
- سایکوپاتها به طور ذاتی خونسرد و بیاحساس هستند و در اکثر مواقع از بیرحمی و آسیبرساندن به دیگران احساس لذت میکنند.
علل و دلایل سایکوپاتی
دلایل دقیق سایکوپاتی هنوز مشخص نیست، اما برخی عوامل موثر شناخته شده شامل:
- عوامل ژنتیکی: ژنتیک میتواند در بروز سایکوپاتی نقش داشته باشد.
- عوامل عصبیشناختی: تحقیقات نشان دادهاند که تفاوتهایی در عملکرد مغزی سایکوپاتها، به ویژه در بخشهایی که با کنترل احساسات، همدلی و تصمیمگیری در ارتباط است، وجود دارد.
- عوامل محیطی و تربیتی: تجربههای منفی در دوران کودکی، مانند سوءاستفاده یا بیتوجهی، میتواند احتمال بروز سایکوپاتی را افزایش دهد.
درمان و مدیریت سایکوپاتی
درمان سایکوپاتی چالشبرانگیز است و بسیاری از افراد سایکوپات تمایلی به درمان ندارند. روشهای درمانی مانند رواندرمانی و درمان شناختی-رفتاری (CBT) میتواند به تغییر رفتارها کمک کند، اما این درمانها اثربخشی محدودی دارند. برخی داروها ممکن است برای کنترل رفتارهای تکانشی و تهاجمی استفاده شوند، اما سایکوپاتی به طور کلی مقاوم به درمان است و نیاز به مداخلههای طولانیمدت دارد.
سایکوپاتی نتیجه ترکیبی از عوامل ژنتیکی، عصبیشناختی و محیطی است که به تدریج در طول رشد فرد شکل میگیرد. سایکوپاتها ویژگیهای شخصیتی و رفتاری خاصی دارند که به نظر میرسد از نحوه عملکرد مغز و تاثیرات محیطی بر این عملکرد ناشی میشود. در ادامه، به بررسی این عوامل میپردازیم:
1. عوامل ژنتیکی
مطالعات نشان دادهاند که ژنتیک میتواند نقش مهمی در بروز سایکوپاتی داشته باشد. برخی از افراد دارای استعداد ژنتیکی بیشتری برای رفتارهای سایکوپاتیک هستند و این ویژگیها ممکن است در میان اعضای یک خانواده مشاهده شوند. به عنوان مثال، ژنهای خاصی که با کنترل تکانه، پرخاشگری و احساسات مرتبط هستند، در سایکوپاتها ممکن است تفاوتهایی داشته باشند.
2. عوامل عصبیشناختی
پژوهشها نشان میدهند که ساختار و عملکرد مغز در افراد سایکوپات متفاوت است، بهویژه در مناطقی مانند آمیگدال و کورتکس پیشپیشانی:
- آمیگدال، که مسئول پردازش احساسات است، در افراد سایکوپات اغلب کوچکتر یا کمتر فعال است. این ممکن است دلیل کاهش همدلی، بیاحساسی و ناتوانی در تجربه احساسات عمیق باشد.
- کورتکس پیشپیشانی، که مسئول تصمیمگیری و کنترل تکانهها است، در سایکوپاتها عملکرد کمتری دارد. این ناهنجاری ممکن است باعث رفتارهای تکانشی و بیملاحظه آنها شود و دلیل رفتارهای پرخطر و عدم توجه به پیامدهای عمل باشد.
3. عوامل محیطی و تربیتی
عوامل محیطی میتوانند نقش قابل توجهی در شکلگیری ویژگیهای سایکوپاتیک ایفا کنند:
- تجربیات منفی دوران کودکی، مانند سوءاستفاده جسمی یا عاطفی، بیتوجهی والدین، یا تجربه طرد شدن، میتواند زمینهساز بروز رفتارهای سایکوپاتیک شود.
- الگوهای ناسالم در خانواده: اگر کودکان در خانوادههایی با الگوهای رفتاری ضداجتماعی یا بیعاطفه رشد کنند، احتمال بیشتری دارد که این الگوهای رفتاری را در زندگی بزرگسالی خود نیز تکرار کنند.
4. تعامل ژنتیک و محیط
یکی از نکات کلیدی در درک سایکوپاتی، تعامل میان ژنتیک و محیط است. به عبارت دیگر، فرد ممکن است با داشتن زمینه ژنتیکی سایکوپاتیک به دنیا بیاید، اما این ویژگیها در صورتی که در محیطی مناسب و سالم رشد کند، کمتر بروز میکنند. برعکس، اگر فرد با این زمینه ژنتیکی در محیطی ناسالم و بیثبات بزرگ شود، احتمال بروز رفتارهای سایکوپاتیک در او بیشتر خواهد شد.
جمعبندی
سایکوپاتی نتیجه پیچیدهای از عوامل مختلف است و به دلیل تفاوتهای ژنتیکی و عصبی افراد، همه سایکوپاتها شبیه به هم نیستند. همچنین، هرچند سایکوپاتها ممکن است دارای ویژگیهای مشابهی باشند، اما این ویژگیها به میزان متفاوتی در هر فرد بروز میکنند و به شدت تحت تأثیر تجربیات زندگی و محیط خانوادگی فرد قرار دارند.
تشخیص یک فرد سایکوپات کار سادهای نیست، زیرا آنها معمولاً بسیار ماهرانه رفتارهای خود را پنهان میکنند و میتوانند خود را با ظاهر اجتماعی پسندیدهای نشان دهند. با این حال، ویژگیهای خاصی وجود دارد که میتواند نشانههای سایکوپاتی را نمایان کند. در روانشناسی، از ابزارهایی مانند چکلیست سایکوپاتی هیر (PCL-R) استفاده میشود که توسط روبرت هیر، روانشناس جنایی مشهور، طراحی شده است. این چکلیست به بررسی برخی از ویژگیها و رفتارهای سایکوپاتیک میپردازد و در تشخیص این افراد به متخصصان کمک میکند.
نشانهها و ویژگیهای سایکوپاتی
در اینجا چند ویژگی و رفتار که ممکن است نشاندهنده سایکوپاتی باشد آورده شده است. البته توجه داشته باشید که تنها متخصصان روانشناسی و روانپزشکی مجاز به تشخیص رسمی این اختلال هستند.
بیاحساسی و عدم همدلی
- سایکوپاتها توانایی همدلی با دیگران را ندارند. آنها نسبت به احساسات و درد و رنج دیگران بیتفاوتاند و معمولاً نمیتوانند احساسات را درک یا تجربه کنند.
- این افراد ممکن است از درد دیگران احساس لذت کنند یا به ناراحتی آنها بیاعتنا باشند.
خودبزرگبینی و خودشیفتگی
- سایکوپاتها تمایل دارند خود را برتر از دیگران بدانند و معتقدند که به دلیل تواناییها و جذابیتهای خاصشان، سزاوار امتیازات ویژه هستند.
- این افراد اغلب در رفتار و گفتار خود نشانههایی از خودشیفتگی و برتریطلبی دارند.
دروغگویی و فریبکاری
- سایکوپاتها به راحتی دروغ میگویند و در دستکاری و فریب دیگران مهارت دارند.
- دروغگویی برای آنها بیشتر یک عادت است تا یک رفتار خاص؛ آنها از دروغ برای رسیدن به منافع شخصی خود بدون هیچ احساسی از گناه یا شرم استفاده میکنند.
تکانشی بودن و ناتوانی در برنامهریزی بلندمدت
- سایکوپاتها اغلب بدون فکر عمل میکنند و رفتارهای تکانهای از خود نشان میدهند. این افراد نمیتوانند برای آینده برنامهریزی کنند و معمولاً به نتایج کوتاهمدت علاقه دارند.
- آنها معمولاً در تصمیمگیریها به عواقب رفتارهای خود اهمیت نمیدهند.
عدم مسئولیتپذیری
- سایکوپاتها معمولاً مسئولیت کارهای خود را نمیپذیرند و دیگران را مقصر مشکلات و شکستهای خود میدانند.
- به عنوان مثال، اگر رفتارهای اشتباه آنها پیامدهای منفی داشته باشد، آنها به راحتی دیگران را مقصر معرفی میکنند.
جذابیت ظاهری و مهارتهای اجتماعی سطحی
- سایکوپاتها ممکن است در ظاهر بسیار جذاب و خوشبرخورد به نظر برسند. آنها به خوبی میتوانند توجه و اعتماد دیگران را جلب کنند و در محیطهای اجتماعی مورد قبول واقع شوند.
- این ویژگیها میتواند در ابتدا دیگران را به سمت آنها جذب کند، اما پس از مدتی رفتارهای بیاحساس و سوءاستفادهگرانهشان نمایان میشود.
عدم احساس گناه یا پشیمانی
- سایکوپاتها حتی در صورتی که به دیگران آسیب برسانند، معمولاً از این کار پشیمان نمیشوند. برای آنها احساس گناه یا عذاب وجدان معنایی ندارد.
- این بیتفاوتی به آسیبهای وارد شده به دیگران، یکی از بارزترین نشانههای سایکوپاتی است.
تاریخچه رفتارهای ضداجتماعی و قانونشکنی
- بسیاری از سایکوپاتها از دوران نوجوانی رفتارهای ضداجتماعی مانند قلدری، دزدی و قانونشکنی دارند. در بزرگسالی نیز ممکن است درگیر جرم و جنایت شوند یا رفتارهای خطرناکی داشته باشند.
تشخیص رسمی و مراجعه به متخصص
اگر در فردی بسیاری از این ویژگیها مشاهده میشود، توصیه میشود که او توسط یک متخصص روانشناسی یا روانپزشکی مورد ارزیابی قرار گیرد. تشخیص سایکوپاتی نیازمند بررسیهای دقیق، مصاحبه و ابزارهای روانسنجی ویژه است، و تنها متخصصان میتوانند تشخیص دقیق و نهایی را ارائه دهند.
سایکوپاتی معمولاً در دوران کودکی یا نوجوانی شروع میشود، اما تشخیص رسمی آن اغلب تا سن ۱۸ سالگی انجام نمیشود. در این سن، ویژگیها و الگوهای رفتاری پایدارتر شده و ممکن است به راحتی قابل تشخیص باشند.
سن شروع سایکوپاتی و نشانهها در کودکی و نوجوانی:
- در کودکی و نوجوانی، رفتارهای سایکوپاتیک ممکن است به صورت اختلال سلوک (Conduct Disorder) بروز کنند. این اختلال شامل رفتارهای ضداجتماعی مانند دروغگویی، دزدی، قلدری، و بیاحترامی به قوانین است.
- اگر این رفتارها از سنین نوجوانی تا بزرگسالی ادامه یابند و به شکل پایدار باقی بمانند، ممکن است به اختلال شخصیت ضداجتماعی (ASPD) تبدیل شوند، که ویژگیهای سایکوپاتی نیز در آن دیده میشود.
برای تشخیص سایکوپاتی:
- سایکوپاتی تشخیص رسمی نیاز به ارزیابی روانشناسی دقیق دارد و معمولاً تا ۱۸ سالگی بهطور رسمی تشخیص داده نمیشود، زیرا بسیاری از ویژگیهای شخصیتی هنوز در حال شکلگیری هستند.
- اگر فرد در نوجوانی رفتارهای ضداجتماعی و نشانههای بیاحساسی، فریبکاری، و عدم همدلی را نشان دهد، احتمال بروز سایکوپاتی در سنین بالاتر بیشتر است.
بهطور کلی، سایکوپاتی ممکن است از دوران کودکی شروع شود، اما معمولاً برای تشخیص دقیق و رسمی باید منتظر ماند تا ویژگیها در بزرگسالی ثابت شوند
درمان سایکوپاتی به طور کلی چالشبرانگیز است و بسیاری از افراد سایکوپات تمایلی به درمان ندارند. با این حال، درمانهای مختلفی برای کمک به کاهش برخی از علائم و بهبود رفتارهای آنها وجود دارد، هرچند که درمان به طور کامل اختلال سایکوپاتی را از بین نمیبرد.
مشکلات درمان سایکوپاتی
- عدم تمایل به درمان: افراد سایکوپات معمولاً از پذیرش کمک درمانی خودداری میکنند، زیرا به نظر میرسد که آنها از رفتارهای خود راضیاند و نیازی به تغییر نمیبینند.
- بیاعتمادی به دیگران: به دلیل ویژگیهای فریبکارانه و دستکاریکننده سایکوپاتها، آنها ممکن است نسبت به درمانگران اعتماد نکنند یا از درمان بهعنوان ابزاری برای کنترل دیگران استفاده کنند.
روشهای درمانی
رواندرمانی
- درمان شناختی-رفتاری (CBT): یکی از مهمترین روشهای درمانی برای سایکوپاتها، بهویژه برای کاهش رفتارهای تکانهای، پرخاشگری و دستکاری است. این درمان به فرد کمک میکند تا الگوهای فکری منفی و ناسالم خود را شناسایی کرده و تغییر دهد.
- درمان با تمرکز بر روابط بین فردی: این نوع درمان میتواند به فرد کمک کند تا مهارتهای اجتماعی و همدلی را تقویت کند و درک بهتری از رفتارهای خود پیدا کند.
دارو درمانی
- هیچ دارویی بهطور خاص برای درمان سایکوپاتی وجود ندارد، اما داروهایی برای کنترل علائم مرتبط با آن مانند اضطراب، افسردگی، و پرخاشگری ممکن است مفید باشند.
- داروهایی که برای کنترل اختلالات خلقی (مانند داروهای ضدافسردگی) یا اضطراب تجویز میشوند، ممکن است به کاهش برخی علائم کمک کنند.
درمانهای طولانیمدت و تخصصی
- درمان سایکوپاتی معمولاً نیاز به پیگیری بلندمدت دارد و ممکن است شامل ترکیبی از درمانهای فردی و گروهی باشد. پیگیری مداوم و حمایت روانشناختی میتواند به فرد کمک کند تا برخی از رفتارهای ناسالم خود را کنترل کند.
- برنامههای درمانی انفرادی و گروهی در زندانها برای افرادی که درگیر جرائم هستند نیز ممکن است مفید باشد.
نتایج درمان
- درمان سایکوپاتی معمولاً میتواند به کاهش برخی از علائم کمک کند، مانند کاهش خشونت، بهبود روابط اجتماعی و کاهش رفتارهای تکانهای.
- تغییر رفتار ممکن است کند و دشوار باشد، زیرا افراد سایکوپات معمولاً در تطابق با نیازهای اجتماعی و همدلی مشکل دارند.
- درمان ممکن است برای افرادی که از این اختلال آگاه هستند و خواستار تغییر هستند، موثرتر باشد، اما برای افرادی که تمایلی به تغییر ندارند، موفقیت درمان کمتر خواهد بود.
نتیجهگیری
در حالی که درمان سایکوپاتی دشوار است و نیاز به تلاش و پیگیری طولانیمدت دارد، با رویکردهای مناسب میتوان برخی از علائم آن را کنترل کرد. به طور کلی، درمان بیشتر به کاهش تاثیرات منفی اختلال و بهبود کیفیت زندگی فرد و اطرافیان او کمک میکند، اما احتمال بهبودی کامل کم است.