- دیدگاه: 0
- اختلالات
اختلال افسردگی مداوم (Persistent Depressive Disorder) که به اختصار PDD و گاهی به نام افسردهخویی (Dysthymia) نیز شناخته میشود، یک نوع افسردگی طولانیمدت و مزمن است. این اختلال با حالاتی از غم، بیانگیزگی و افسردگی ملایمتر نسبت به افسردگی اساسی، اما بهطور مداوم و پایدار مشخص میشود. برخلاف افسردگی اساسی که ممکن است در طول دورههای شدیدتر بروز کند، افراد مبتلا به اختلال افسردگی مداوم ممکن است برای حداقل دو سال بهطور مداوم احساس غم و اندوه و کمبود انگیزه داشته باشند.
نشانهها و علائم اختلال افسردگی مداوم
علائم این اختلال ممکن است کمتر از افسردگی اساسی شدید باشد، اما به دلیل طولانی بودن، میتواند به همان اندازه مخرب باشد. نشانههای اصلی شامل موارد زیر هستند:
حالتهای پایدار از غم و اندوه: فرد ممکن است بهطور مداوم احساس غم و ناراحتی کند که گاهی به صورت بیمعنایی یا بیهدف بودن زندگی بروز پیدا میکند.
کمبود انرژی و خستگی مزمن: افراد مبتلا به این اختلال اغلب احساس خستگی و بیحالی میکنند، حتی اگر خواب کافی داشته باشند. خستگی مداوم مانع از فعالیتهای روزانه و کارهای شخصی میشود.
کاهش اعتماد به نفس و خودانتقادی: این افراد معمولاً اعتماد به نفس پایینی دارند و احساس میکنند که در بسیاری از جنبههای زندگی شکست خوردهاند یا بیارزش هستند.
اشکال در تمرکز و تصمیمگیری: فرد ممکن است در تمرکز بر کارها و یا به خاطر سپردن امور دچار مشکل شود، که میتواند بر عملکرد شغلی و تحصیلی او اثر بگذارد.
بیاشتهایی یا پرخوری: تغییر در الگوی تغذیهای (بیاشتهایی یا پرخوری) به دلیل احساسات منفی ممکن است در افراد مبتلا به این اختلال دیده شود.
بیعلاقگی به فعالیتهای لذتبخش: فرد ممکن است علاقه خود را به فعالیتهایی که قبلاً برایش لذتبخش بودهاند، از دست بدهد و بیشتر به تنهایی و انزوا تمایل داشته باشد.
اختلالات خواب: افراد مبتلا به این اختلال ممکن است دچار بیخوابی، خواب ناآرام یا خواب بیش از حد شوند.
افکار منفی مداوم: این افراد معمولاً دیدگاههای بدبینانهای نسبت به آینده دارند و ممکن است بهطور مداوم افکار منفی راجع به خود و زندگیشان داشته باشند.
شروع اختلال افسردگی مداوم و سن بروز آن
اختلال افسردگی مداوم میتواند در دوران کودکی، نوجوانی یا اوایل بزرگسالی آغاز شود. علائم آن معمولاً به صورت تدریجی ظاهر میشوند و در دوران نوجوانی یا بزرگسالی بیشتر مشخص میشود. فرد ممکن است برای سالها بدون درمان با این اختلال زندگی کند و تصور کند که حالتهای افسردگی مزمن او «عادی» است، زیرا به این حالت از احساسات منفی و غمگین بودن عادت کرده است.
علل اختلال افسردگی مداوم
علت دقیق اختلال افسردگی مداوم به طور کامل شناخته نشده است، اما ترکیبی از عوامل ژنتیکی، بیولوژیکی، روانی و محیطی میتواند در بروز آن مؤثر باشد.
عوامل ژنتیکی: افرادی که اعضای خانواده آنها دچار افسردگی یا اختلالات خلقی هستند، احتمال بیشتری برای ابتلا به افسردگی مداوم دارند. ژنها ممکن است بر مواد شیمیایی مغزی تأثیر بگذارند و فرد را به افسردگی مزمن مستعدتر کنند.
عوامل بیولوژیکی:
- تغییرات شیمیایی در مغز: عدم تعادل در مواد شیمیایی مغزی مانند سروتونین و دوپامین که بر خلق و خوی و احساسات اثر میگذارند، میتواند در بروز این اختلال نقش داشته باشد.
- تغییرات در عملکرد مغزی: برخی مناطق مغز که مسئولیت تنظیم خلق و خو و احساسات را بر عهده دارند ممکن است در افراد مبتلا به اختلال افسردگی مداوم به درستی عمل نکنند.
عوامل محیطی و استرسهای زندگی:
- تجربیات منفی در کودکی و نوجوانی: تجربههای منفی مانند سوءاستفاده، بیثباتی خانوادگی یا طرد شدن میتوانند باعث ایجاد الگوهای منفی فکری شوند که به افسردگی مزمن منجر میشود.
- رویدادهای استرسزا در زندگی: حوادثی مانند از دست دادن شغل، طلاق یا مرگ عزیزان نیز ممکن است موجب افسردگی شود و اگر این حوادث ادامهدار و تکرار شونده باشند، خطر ابتلا به افسردگی مداوم افزایش مییابد.
عوامل روانشناختی: افراد با ویژگیهای شخصیتی خاصی، مانند خودانتقادی شدید، کمالگرایی و پایین بودن انعطافپذیری در برابر مشکلات، بیشتر در معرض افسردگی مداوم هستند.
درمان اختلال افسردگی مداوم
درمان اختلال افسردگی مداوم معمولاً به صورت ترکیبی از رواندرمانی و دارودرمانی انجام میشود. هدف از درمان کاهش علائم و کمک به فرد برای بازگشت به زندگی عادی است.
رواندرمانی (Psychotherapy):
- درمان شناختی-رفتاری (CBT): این نوع درمان به فرد کمک میکند تا الگوهای فکری منفی و خودانتقادی را شناسایی و به دیدگاههای مثبت و واقعبینانهتری تبدیل کند. CBT معمولاً یکی از موثرترین روشها برای کاهش علائم افسردگی مداوم است.
- درمان بینفردی (IPT): این نوع درمان روی بهبود روابط فرد با دیگران تمرکز دارد و به فرد کمک میکند تا مهارتهای ارتباطی خود را تقویت کرده و مشکلات ارتباطی را حل کند.
- درمان حمایتی: جلسات حمایتی به فرد کمک میکند که احساسات و مشکلات خود را بهتر درک کرده و احساس حمایت از سوی دیگران داشته باشد.
دارودرمانی:
- داروهای ضد افسردگی: داروهایی مانند مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRIها) و مهارکنندههای بازجذب نوراپینفرین و سروتونین (SNRIها) معمولاً در درمان افسردگی مداوم استفاده میشوند. این داروها کمک میکنند تا عدم تعادل شیمیایی مغز اصلاح شود و علائم افسردگی کاهش یابد. با این حال، داروهای ضد افسردگی باید تحت نظر پزشک مصرف شوند و در برخی موارد، نیاز به تغییر دارو یا تنظیم دوز وجود دارد.
تغییرات سبک زندگی:
- ورزش منظم: فعالیت بدنی باعث ترشح اندورفین میشود که میتواند به بهبود خلق و خوی و کاهش علائم افسردگی کمک کند.
- تغذیه سالم: مصرف غذاهای مغذی و پرهیز از مواد غذایی ناسالم میتواند به بهبود سلامت روان کمک کند.
- خواب کافی: داشتن برنامه منظم خواب و خواب کافی میتواند به کاهش علائم افسردگی کمک کند.
- کاهش استرس: انجام تمرینات تنفسی، مدیتیشن و یوگا میتواند به کاهش استرس و بهبود خلق و خوی کمک کند.
نتیجهگیری
اختلال افسردگی مداوم یک اختلال مزمن و طولانیمدت است که با حالتهای غم و اندوه مداوم، خستگی، کاهش اعتماد به نفس و علاقه به زندگی مشخص میشود. این اختلال ممکن است از دوران نوجوانی آغاز شود و بدون درمان به مدت طولانی ادامه پیدا کند. با این حال، درمانهایی مانند رواندرمانی و دارودرمانی میتوانند به کاهش علائم کمک کنند و فرد را قادر سازند که به زندگی عادی خود بازگردد.